بچه رئیس با کمک تیم، برادر و شریک جرمش، در حال ادامه تجارت سابق خود و مدیریت کمپانی بیبی کورپ است. با این حال، ایجاد یک تعادل بین زندگی شخصی و کاری به یک ماموریت غیر ممکن برای این بچه امروزی تبدیل شده است.

این مینی سریال زندگی ملکه ویکتوریا، از به تاج و تخت رسیدنش در سن 18 سالگی تا معاشقه و ازدواجش با شاهزاده آلبرت را روایت میکند...

زنی که به دنبال دلیل ناپدیدشدن مرموز شوهرش سر از کشور کنگو در می آورد مجبور می شود با حقایقی درباره آنچه برای مردی که دوستش داشته اتفاق افتاده، رودررو شود.

روایتی واقعی از زندگی اشراف و مردم عادی در روزهای آخر حکومت جمهوری روم.

دکتر کال لایتمن، در رشته زبان بدن (Body Language) درس میدهد. وی از سوی مقامات دولتی، در تحقیقات بسیاری، پیشنهاد کار دریافت میکند. کارش هنگامی که پلیس و دیگر ارگان ها کاری از دستشان برنمی آید، نمایان میشود. وی برای کارهایش تیم خود را، خودش تشکیل میدهد...

داستان رومولوس و برادر دوقلوی او رموس در قرن هشتم قبل از میلاد از نگاه سه نفر که با مرگ ، تنهایی و خشونت همراه است..

داستان سریال از اولین روزهایی که کارآگاه گوردن به اداره‌ی پلیس شهر گاتهام میپوندد شروع می‌شود و افسر ارشد کلانتری گاتهام یعنی "سارا ایسن" طی اتفاقاتی کارآگاه "جیمز گوردن" و "هروی بولاک" را استخدام میکند و این سه تن قرار است بر روی اسرار آمیز ترین پرونده‌ی حل نشده‌ی شهر گاتهام یعنی پرونده‌ی قتل "توماس و مارتا وین" (پدر و مادر بتمن) تحقیقاتشان را آغاز کنند. در این تحقیقات جیمز گوردن بروس وین را ملاقات میکند. بروس فرزند توماس که کشته شده است هست و برای انتقام گرفتن از قاتلین پدر و مادرش از راهی که خودش میخواهد وارد می شود و این شروع افسانه ای به نام شوالیه ی تاریکی (بتمن) می شود.

پانزده سال بعد این اتفاق می افتد، زمانی که علم کشف می کند که زندگی همه در کره زمین را تغییر دهد - راهی برای یافتن روح همسر خود از طریق...

در یک داستان خیالی از انقلاب فرانسه، مخترع گیوتین، بیماریی را کشف می‌کند که اشراف زادگان را به قتل افراد غیر اشرافی وا می‌دارد.

این سریال علمی تخیلی از داستانی با قتل، عشق و خیانت صحبت می‌کند که 300 سال بعد اتفاق‌های اصلی آن رخ می‌دهد که بدن انسان قابل تعویض خواهد بود…

یک پرستار جوان در آسایشگاه روانی، خسته و دلسرد از بیماران خود , رفتاری بسیار ناپسند در پیش می‌گیرد.

راس پولدارک تصمیم میگیرد برای اینکه به جرم قاچاق محاکمه نشود، دختر مورد علاقه اش الیزابت را ترک میکند و به ارتش ملحق شود. وقتی 3 سال بعد به خانه بر میگردد متوجه میشود که پدرش مُرده، خانه بزرگ آنها ویران شده، ثروتشان از دست رفته و معشوقه اش به نامزدی پسر عمویش در آمده است. او در راه برگشت به خانه دختری را از کتک خوردن نجات میدهد و او را به عنوان خدمتکار آشپزخانه استخدام میکند، اما همشهری‌هایش از برگشتن بچه پولدار شهرشان که قصد پس گرفتن موقعیتش اجتماعیش را دارد زیاد راضی نیستند و همین باعث ایجاد بر خوردهایی بین آنها و راس میشود که عواقب ناخوشایندی را برای وی در پی دارد...