لنا که هفت ماهه باردار است قصد فروش نوزاد داخل شکمش را دارد. آرمانو مرد جوانی است که زنش بچه دار نمیشود، عمویش مبلغ خرید بچه را در اختیار او و همسرش بیانسه قرار می‌دهد.

داستان فردی به نام اولکا که باید به ایرلند برود تا جسد پدرش را پس از مرگ وی در کارخانه، به لهستان بازگرداند.

«جاناتان کولد» دلال مستقلی است که‌ اجیر میشود تا پاکت مرموزی را از فرانسه به آلمان برساند. در مسیر تعدادی آدمکش به اوحمله میکنند.

داستان واقعی "فردی" و "والتر"، دو جوان یهودی_اسلواکیایی که در سال 1942 به مکانی به نام آشویتس تبعید می‌شوند. در 10 آوریل 1944، آنها پس از یک برنامه ریزی دقیق و با کمک دیگر زندانیان موفق به فرار می‌شوند. درحالیکه...

داستان قهرمان بوکسی به نام "تدی" پیترژیکوفسکی که در سال 1940 با اولین حمل و نقل زندانیان به اردوگاه کار اجباری تازه ایجاد شده "آشویتس" می رسد.

داستان جنبش مردم لهستان علیه آلمان در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم.

آیدا مترجم سازمان ملل در شهر کوچک سربرنیتسا است. هنگامی که ارتش صربستان کنترل این شهر را به دست گرفت ، خانواده وی در میان هزاران شهروندی است که به دنبال پناهگاه در اردوگاه سازمان ملل هستند.

یک بازیگر زن در حال عادت کردن به اخلاق و ویژگی های نقشی است که در فیلمی بر عهده گرفته. بعد از مدتی جهان او تبدیل به کابوسی عجیب و غریب می گردد.

این فیلم دومین قسمت از فیلم‌های سه‌گانه در باب مشاغل جامعه فرانسوی ست, و داستان مردی لهستانی را به تصویر می کشد که همسر فرانسوی‌اش قصد دارد از او جدا شود.

یک خبرنگار ولزی خبر قحطی در شوروی در اوایل دهه ی سی میلادی را در رسانه ی غرب برای اولین بار منتشر می کند.

این فیلم اولین قسمت از سه‌گانه فیلم‌هایی با موضوع مشاغل جامعه فرانسه است و داستان زندگی یک آهنگساز که با مرگ شوهر و فرزندش دست و پنجه نرم می کند, روایت می شود.

سال 1975، ریسزارد رئیسش را متقاعد می‌کند تا او را به آنگولا بفرستد تا بتواند جنگ داخلی آنجا را پوشش دهد.