داستان گروهی از مزدوران حرفه ای که دور هم جمع می‌شوند تا بتوانند یک سرقت بزرگ را رقم بزنند.

در اواسط قرن نوزدهم میلادی پروفسور جیمز موری روند تالیف فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد را آغاز کرد. از سوی دیگر، یکی از بیماران بستری شده در تیمارستان برودمور به نام دکتر ویلیام مینور بیش از ده هزار واژه را در اختیار وی قرار داد و…

در دوران سلسله‌ی "هان" عده ای سرباز رومی سر از چین درمی آورند و...

زمانیکه یک گروه از خلافکارها و گانگستر ها به شهری که ایپ زندگی میکند یورش می آورند و خواهان کنترل شهر هستند، ایپ مجبور می شود که در مقابلشان ایستادگی کند.

برادر من که معروف به "سرمایه گذاری" است و برادر جوانتر او "خرگوش الکتریکی" در یک یتیم خانه بزرگ شدند. آنها توسط سرایدار مدرسه به نام "جناب طوفان" به فرزند خواندگی پذیرفته شدند و کمک "استاد لی" را نیز دریافت می کردند.

داستان مکانیکی که به همراه دخترش چیزی را کشف می کنند که باعث می شود دیسپتیکون ها و همینطور ماموران دولتی به سمت آن دو کشیده شوند.

پلیسی جوان به نام «بیلی کاستیگان» (دی کاپریو) مأموریت می یابد تا در محفل خلافکاری تنگ و به شدت مراقبت شده ی «فرانک کاستلو» (نیکلسن) نفوذ کند. از طرف دیگر، «کالین سالی ون» (دیمن) به مأموریت از طرف «کاستلو» موفق می شود در دستگاه پلیس نفوذ کند...

رئیس کارتل مواد مخدر که در یک حمله به خاطر خیانت همدستان سابق خود دستگیر شده قبول میکند بخشی از یک عملیات مخفی پلیس باشد و …

داستان مادری فداکار که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و اکنون می‎خواهد از افرادی که به او ضربه زده‎ اند انتقام سختی بگیرد.

داستان تبهکاری که تخصص‌اش مواد منفجره می باشد، تونلی زیرزمینی را تحت اختیار خود می‌گیرد و تهدید می‌کند که اگر خواسته‌هایش را برآورده نکنند، گروگان‌ها را خواهد کشت...

داستان یک شکارچی به نام "هیو گلس" که در حین شکار مورد حمله ی یک خرس قهوه ای قرار گرفته و دو مرد که در این شکار همراه او بودند، وسایلش را دزدیده و او را نیمه جان رها می کنند؛ او جان سالم به در می‌برد و ۳۵۰ مایل را در طبیعت وحشی می پیماید تا از کسانی که به او خیانت کرده اند، انتقام بگیرد.

فی ینگ ژیونگ هنرمند کتاب‌های کمیک به بائویر علاقه پیدا می‌کند اما مدیر ارشد شرکت که به بائویر علاقه دارد او را از اینکار منع می‌کند.